کودک من دنیای من

هدیه بابا جون به من

دخمل مامان خیلی دوستت دارم الان که دارم این مطالب رو برات میزارم حسابی داری تو دلم میرقصی و من دارم لذت میبرم دیشب اومدم دنبال بابا جونی که بریم یک تست دیگه ان اس تی هم بدیم و خیالمون تا سه شنبه راحت باشه وقتی اومدم بابائی حسابی مشغول کار بود و بلافاصله کارو جمع کرد و راه افتادیم رفت جلو فروشگاه تک فروشگاه کامپیوتر فروشها ایستاد و گفت من میرم یک فاکتور بگیرم و بر میگردم رفت و یکم طول کشید اومد دیدم یک بسته خوشگل دستشه که توش یک تبلت باحال با کیفیت عکس عالی بود بهم گفت بیا اینم هدیه من به مامان بچه هر چی دوست داری از دخترت عکس و فیلم بگیر گفتم برام هدیه گوشواره خریدی گفت باشه اینم عکسا و فیلماش باحاله خلاصه حسابی غافلگیر شدم عکساش رو میزار...
6 مهر 1394

افشای اسم دخملم

دخمل مامان سلام عشقم نفسم عمرم عزیزم خیلی دوستت دارم دیشب خاله مهین و پگاه و رها جونی و خاله شهناز اومدن خونه ما خیلی اصرار کردن اسمت رو بدونن و من و بابائی هم دلمون نیومد ناراحتشون کنیم و من عکس اسمت رو بهشون نشون دادم  همشون گفتن خیلی قشنگه خیلی خوش معنی کلی بهت تبریک گفتن دختر خاله هات خیلی خوشحالن چون برا اولین بار دختر خاله دار میشن هی دور میزدن میومدن شکمم رو بوس میکردن میگفتن خاله پس کی میاد دلمون میخاد زودتر ببینیمش هممون برای دیدن گل نازم لحظه شماری میکنیم لطفا سالم و سرحال بیا پیشمون دختر قشنگم ...
1 مهر 1394
1